شاید شما بسیاری از فیلم های علمی تخیلی را دیده باشید که از سیاه چاله های برای گذر به دنیای دیگر استفاده کرده اند. این یکی از نمونه مواردی است که گفته می شود ممکن است با رفتن به درون سیاه چاله انجام شود. اما در مورد سیاهچاله های دو نظریه وجود دارد. نظریه ی مکانیک کوآنتوم و فرضیه ی نسبیت انیشتین. این دو فرضیه در مورد سیاهچاله های با هم متضاد می باشند. بر اساس نظریه ی کوآنتوم اجسام بعد از وارد شدن به سیاه چاله از بین نمی روند. اما نظریه ی نسبیت انیشتین نظر متفاوتی دارد و می گوید که با ورود اجسام به داخل سیاه چاله ان ذره از بین می رود. البته در این جا ذره به معنی هر نوع اطلاعات و … می باشد و به یک جسم محدود نمی شود. به این تضاد دو نظریه پارادوکس اطلاعات می گویند. اما به تازگی استیون هاکینگ نظریه ی جدید را درباره ی سیاه چاله ها مطرح کرده است. با آریامونز همراه باشید.
سیاهچاله ناحیهای از فضا-زمان است که جرم در آن فشرده شده است. وجود سیاهچالهها در نظریه نسبیت عام آلبرت اینشتین پیش بینی میشود. این نظریه پیش بینی میکند که یک جرم به اندازه کافی فشرده میتواند سبب تغییر شکل و خمیدگی فضا-زمان و تشکیل سیاهچاله شود. پیرامون سیاهچاله رویهای ریاضی به نام افق رویداد تعریف میشود که هیچ چیزی پس از عبور از آن نمیتواند به بیرون برگردد و نقطه بدون بازگشت است. صفت «سیاه» در نام سیاهچاله به این دلیل است که همه نوری که به افق رویداد آن راه مییابد را به دام میاندازد که این دقیقاً مانند مفهوم جسم سیاه در ترمودینامیک میباشد.[۲] مکانیک کوانتوم پیشبینی میکند که آفاق رویداد مانند یک جسم سیاه با دمای متناهی از خود تابشهای گرمایی گسیل میکنند. این دما با جرم سیاهچاله نسبت وارونه دارد و از این روی مشاهده این تابش برایسیاهچالههای ستارهای و بزرگتر دشوار است.( ویکی پدیا)
استیون هاکینگ دانشمندی است که با معلولیت جسمی بسیار زیادی رو به رو است ولی با تمام این اوصاف وی یک نابغه در جهان امروز است. استیون هاکینگ به تازگی در انستیتوی فناوری سلطنتی KTH در استکهلم سوئد نظریه ی جدید خود را بیان کرد. در نظریه ی جدید استیون هاوکینگ، اطلاعات آنگونه که به نظر می آید به داخل سیاه چاله وارد نمی شوند ، بلکه اطلاعا در مرز های سیاه چاله یا افق رویداد باقی می ماند.
استیون هاوکینگ در ادامه می گوید که افق رویداد مرز بین سیاه چاله و فضای بیرون است و اطلاعات در داخل این مرز به صورت هولوگرام دو بعدی قرار می گیرد. در ادامه هاوکینگ می گوید که اطلاعاتی که در سیاه چاله به دام می افتد می تواند بازگردانده شود اما این اطلاعات بسیار مغشوش و بلا استفاده خواهد بود.
هاوکینگ در مورد عبور دادن سیاه چاله ها به جهان دیگر این گونه می گوید که در صورتی که سیاه چاله ها بتوانند بچرخند می توانند به عنوان دروازه ای برای گذر از آن ها استفاده کرد اما در صورتی که از آن بتوان عبور کرد دیگر نمی توان به جهان قبلی بازگشت.