آرمین زارعی ملقب به ” ۲afm ” متولد اردیبشهت سال ۱۳۶۵ از خواننده های معروف و محبوب رپ فارسی به شمار می رود ! این خواننده پرحاشیه چند سال اخیر موسیقی که شکوایه های موزونش در ترانه در این سال ها بسیار مورد توجه قرار گرفته است، در صورتش حرفهای زیادی دارد. اگر میخواهید بدانید در دل او چه میگذرد متن کامل مصاحبه را در ادامه بخوانید.
عاشقی از جنس اعتراض
فقط ماندیم من و امیر تتلو/ آرمین ۲afm در این گفتوگو به شما میگوید که «چهرهام از ذهن مردم پاک نمیشود»،درباره طرفداران و دشمنانش میگوید «همه مرا میشنوند» اینکه کجا بزرگ شده، کجا کار کرده و کجا معروف شدهاست. او میگوید: خانواده و دوستانم در همین سرزمین و از همه مهمتر اکثر طرفدارانم در همین کشور هستند. چرا باید بخواهم که از ایران بروم. من بچه همین مملکتم و دوست دارم همین جا بمانم و کار کنم.
آرمین زارعی در اوایل دهه ۸۰ کارش را شروع کرد و خیلی زود و با اولین قطعهای که پخش کرد، به شهرت رسید. از آن روز به بعد هر روز به سیر صعودی شهرتش افزوده شد. در حدی که حالا شاید نتواند بدون خرج چند عکس و امضا به طرفدارانش، مسافتی هرچند کوتاه را در خیابانهای شهر طی کند. او جزء با سابقههای موسیقی رپ ایران به حساب میآید و یکی از افرادی است که در حوزه کاریاش حق آب و گل دارد. سختیهای زیادی را متحمل شده و به قول خودش بارها میخواسته عطای رپخوانی را به لقایش ببخشد اما نتوانسته. حالا اما طبق زمزمههای شنیده شده از دفتر موسیقی وزارت ارشاد، او و چند نفر دیگر از همسبکانش میتوانند برای گرفتن مجوز اقدام کنند. زمزمههایی که هم او و هم دیگر همسبکانش را کمی امیدوارتر از قبل کرده. این بار با آرمین به گپ و گفت نشستیم تا از چند و چون ماجرای مجوز گرفتنش، سبک و سیاق موسیقی اش و سختیها و موفقیتهای کاریاش بیشتر بدانیم. چه بخواهیم و چه نخواهیم این گپ و گفت با یکی از معروفترین چهرههای موسیقی این روزها انجام شده است.
از چه زمانی به فکر گرفتن مجوز افتادی؟
راستش شاید آرزوی هر خوانندهای در ایران باشد که بتواند کارهایش را با مجوز به بازار بفرستد و در کشور خودش به صورت رسمی کنسرت بگذارد. من هم از همان اول دوست داشتم به صورت مجوزدار کار کنم اما آن زمان فضای موسیقی بستهتر بود و به کارهای رپ مجوز نمیدادند اما الان این فضا بازتر شده و گویا ارشاد هم تصمیماتی برای مجوزدار کردن این سبک از موسیقی گرفته است. وقتی چنین صحبتها و چنین تصمیماتی گرفته شده مسلما من هم امیدم بیشتر شده و امیدوارم بتوانم در چنین فضایی برای کارهایم مجوز بگیرم.
از کی امید به مجوز گرفتن در تو به وجود آمد؟
تقریبا یک سالی میشود که دیگر کارهایی را تولید میکنم که منافاتی با قوانین و شرایط اجتماعیمان نداشته باشد. البته از ابتدا هم کاری تولید نکردم که ضد اخلاق و عرفهای جامعهام باشد اما به هرحال وقتی سن آدم کمتر است ممکن است به خیلی چیزها فکر نکند.
اولین بار کی برای گرفتن مجوز اقدام کردی؟
اقدامی نکردم اما کارهایم را در مسیری قرار دادم که در چارچوبهای جامعه و کشورم باشد و از آن فراتر نرود. یک زمانی دیدم اگر بخواهم مثل قدیم کار کنم شاید دیگر حتی نتوانم در ایران بمانم. اولین چیزی که برایم اهمیت داشت این بود که بتوانم در کشورم بمانم و کار کنم. تا امروز هم کسی به کارم کاری نداشته و همیشه آزادانه فعالیت میکردم اما همانطور که گفتم الان یک سالی میشود که مسیر دیگری را برای خودم انتخاب کردهام که نه در شخصیت کاریام تاثیری بگذارد و نه منافاتی با عرفهای جامعهام داشته باشد.
فکر میکنی کارهایت شرایط لازم را برای گرفتن مجوز داشته باشد؟
به معنای واقعی این شرایط را دارم. با بعضی از دوستان با تجربهتر هم صحبت کردم و آنها هم تایید کردند که شرایط گرفتن مجوز را دارم. صحبتهایی هم که در این باره در دفتر موسیقی انجام شده مثبت بوده. فقط تنها چیزی که به ما گفتند این بود که کمی تغییر و تحول در گفتارها و تکست کارهایمان به وجود بیاوریم که عامه مردم بتوانند از آثارمان استفاده کنند چون مهمترین پارامتری که مد نظر ارشاد است، این است که تمام مردم بتوانند از یک کالای فرهنگی استفاده کنند. به نظرم اگر بچههایی که در این حوزه مشغول فعالیت هستند، کمی هم از واقعیتهای اجتماعی و عرفی جامعهمان را وارد کارشان کنند و از مدلهای غربی فاصله بگیرند، مشکلی برای مجوز گرفتنشان پیش نمیآید. هرچند که این سبک یک سبک غربی است اما ما هم میتوانیم به نوعی این سبک را ایرانیزه کنیم و مطابق با شرایط اجتماعی خودمان از آن استفاده کنیم. الان هم اگر دقت کنید میبینید که مخاطبان جوان موسیقی به این سبک علاقهمندند و حتی بیشتر از موسیقی پاپ به سمتش گرایش دارند. در چنین شرایطی چرا نباید هنرمندانی باشند که بتوانند از طریق بازار رسمی کارهایشان را به گوش مخاطبان موسیقیشان برسانند. من هم خیلی سال است در این حوزه فعالیت میکنم و تازه کار نیستم. طرفدارهای خاص خودم را دارم و دوست دارم که کارهایم را به صورت رسمی به گوششان برسانم و برایشان اجرای زنده داشته باشم. این آرزوی هر خوانندهای است. خوشحال هم هستم که دفتر موسیقی به این نتیجه رسیده که حالا باید کمی هم به این سبک و هنرمندانش بها بدهد تا آنها هم بتوانند کارهایشان را با مجوز به گوش مردم برسانند چون به هرحال ما هم قسمتی از موسیقی ایران هستیم و چه بهتر که کارهایمان را در همین کشور و به صورت رسمی تولید کنیم.
به نظرت ارشاد از خواننده های رپ چه توقعی داره؟
ما قبل از این صحبتها هم میتوانستیم کارهایمان را برای اخذ مجوز به ارشاد بفرستیم اما معمولا آنها جدی نمیگرفتند اما الان شرایط کمی تغییر کرده و آنها هم از این موضوع استقبال کردند. به هر حال باید ببینیم ارشاد چه فرمتی را برای این موسیقی و مجوزدار شدن در نظر گرفته است. من حاضرم در چارچوبهای کشورم کار کنم اما از طرفی هم نمیخواهم خیلی در استایل و سبک موسیقیام تغییر ایجاد کنم.
مسلما سبک کاری من پاپ نیست و اگر هم بخواهم مجوز بگیرم دوست ندارم خیلی در سبک و سیاق و فضای موسیقیام تغییری ایجاد شود. من حاضرم گفتارها و تکستهایم در فضا و چارچوبهای جامعهام باشد. حاضرم موزیک ویدئویی در شبکههای ماهوارهیی نداشته باشم اما در عوض میخواهم سبکم همین باشد و همین استایل را داشته باشم و به یک هدف واحد برسیم.
اما هنوز هیچ چارچوبی برای سبک تو در نظر گرفته نشده؟
هر هنرمندی چارچوب هایش را خودش میسازد. من هم نمیخواهم خیلی تغییر خاصی در کارم ایجاد کنم. در قالب هنری و شخصیتی خودم کارهایم را تولید میکنم.
در این صورت بازهم شاید مجبور باشی خیلی از واژههایی که در کارهایت استفاده میکردی را دیگر استفاده نکنی و این موضوع شاید با سبک و سیاق کارهایت ضدیت داشته باشه؟
جملههای دیگری را استفاده میکنم. برای رساندن هر منظوری میشود جملهها یا واژههای معادل دیگری را در کارها استفاده کرد. مهم این است که حرفم را در موسیقیام بزنم. خیلی مهم نیست که از چه واژهای برای بیانش استفاده کنم.
از نظر تو موسیقی رپ چه نوع موسیقی است؟
رپ یک سبک کاملا اجتماعی است. از دل اجتماع بیرون میآید و حرف دل مردم را میزند. اینجا و در ایران هم به همین منوال است اما تعریف واحد و مشخصی برایش نیست. هر کسی با استایل و تفکر خودش موسیقیاش را تولید میکند. من تا به حال مثل خیلی از دیگر دوستانم سمت اجتماعیخوانی نرفتم. در بیشتر کارهایم به رابطههای عاشقانه پرداختم و سعی کردم با نگاه و استایل خودم این رابطهها را نقد کنم. من مرد همین کارم. کارهایم احساسی است و نمیتوانم بروم یک خواننده اجتماعی و اعتراضی شوم. اعتراض در کارهایم هست، منتها به روابط احساسی بین آدمها و ایراداتی که در رابطههای امروزی میبینم اعتراض میکنم.
کارهای تو از چه زمانی این روند را به خود گرفت؛ همین روند اعتراض به رابطهها و عشقهای اشتباهی؟
در طول روند کاریام به این موضوع رسیدم. دیدم که در روابط بین آدمها اتفاقات و اشتباهاتی هست که شاید یک خواننده پاپ نتواند آنها را به صورت دقیق و جزئی بیان کند. برای همین سعی کردم در کارهایم چنین روندی را پیش بگیرم و اتفاقا مورد استقبال مردم هم قرار گرفت.
اولین باری که کارت را ضبط کردی کی بود؟
اولین بار سال ۸۲ بود که کاری را در استودیو خواندم ولی هیچوقت منتشر نشد. در سال ۸۳ دومین کارم را با رضایا خواندم. کاری بود به اسم «نازی ناز گل» که آن زمان خیلی هم سر و صدا کرد.
یادم میآید که آن زمان تو و رضایا و یکی دو نفر دیگر در یک گروه بودید و کار تولید میکردید. سرنوشت آن گروه چه شد؟
یکسری از بچهها از ایران رفتند و یکسری هم ماندند. سر همین مسائل گروه از هم پاشید و از آن به بعد همه به صورت انفرادی کار کردیم.
معنی عبارت ۲afm چیست؟
مخفف چهار اسم است. اسم بچههای گروهی که در ابتدای فعالیتم با آنها کار میکردم. بعد از اینکه گروهمان از هم پاشید دیگر از آنها خبر ندارم اما این اسم دیگر روی من ماند و با همین هم شناخته شدم. اصلا هم ناراضی نیستم. همین که همه میخواهند معنیاش را بدانند باعث میشود که در ذهن آدمها بماند.
بعد از اینکه مجوز گرفتی شاید مجبور شوی این اسم را از روی خودتبرداری. با این موضوع مشکلی نداری؟
نه، هیچ مشکلی ندارم. اصلا امکان ندارد با این اسم مجوز بدهند. این اسم هم مسلما دیگر از ذهن کسی پاک نمیشود. همانطور که فامیلیام را همه میدانند. حالا اینکه از این به بعد با فامیلی خودم کار کنم یا لقبم، زیاد برایم تفاوتی ندارد. چهره من که از ذهن مردم پاک نمیشود.
تا امروز چند قطعه تولید و پخش کردهای؟
راستش دقیقا نمیدانم اما از سال ۸۸ که دیگر انفرادی کار کردم ۱۱ قطعه تولید کردم.
نقطه قوت تو نسبت به دیگر همصنفانت چه بوده؟
نقطه قوتم در همین نوآوریهایی بوده که انجام دادم. فضای جدیدی را در این سبک به وجود آوردم. آن زمان که ما شروع کردیم اکثر بچهها داشتند آهنگهای شش و هشت میخواندند. تهی و اردلان طعمه از ایران رفتند، خیلیها رفتند و فقط ماندیم من و امیر تتلو. اگر میخواستم در این شرایط سر پا بمانم، باید نوآوری میکردم. همه آن زمان داشتند شاد میخواندند و من به خودم گفتم اگر میخواهی موفق شوی، در چنین شرایطی باید دست بگذاری روی احساسات مردم و نشان بدهی که این سبک فقط مربوط به عروسی و مهمانی نیست. همه این مسائل و نوآوریها توانست یک جریان در موسیقی ایجاد کند و نقطه قوت من هم همین جریانسازی بود؛ یعنی یک عاشقانهخوان اعتراضی که توانست باب یک فضای جدید را در موسیقی رپ ایران باز کند. من شبیهسازی نکردم و خودم این فضا را به وجود آوردم. همین موضوع باعث شد در کارم موفق باشم. نکته دیگر این بود که شاید در موسیقی رپ بطلبد خیلی از الفاظ و اصطلاحات خاص را در کارهایت استفاده کنی، اما استفاده از این اصطلاحات باعث میشود کارت همهپسند نشوند و خانوادهها نتوانند در محیطهای خانوادگیشان آنها را گوش کنند. کاری که من انجام دادم این بود که اصطلاحات و الفاظی را در کارهایم استفاده کردم که همه بتوانند با آن ارتباط برقرار کنند. حتی وقتی احساس میکردم یک لفظی در کارم هست که شاید برای خیلیها خوشایند نباشد، روی آن قسمت از کارم صدای بوق میگذاشتم که شنیده نشود.
از امیر تتلو صحبت کردی. بحث مجوزدار شدن برای تو و امیر پیش آمد، منتها برای امیر تتلو مشکلاتی به وجود آمد که نتوانست به مجوز برسد. تو میخواهی چه کار کنی که چنین مشکلاتی برایت پیش نیاید؟
من سالم زندگی کردم و از ابتدا همینطور بودم. نه در جاهای نامربوط دیده شدم و نه تا به حال مشکلی برایم به وجود آمده. پستهای بیجا در فیسبوک و… ننوشتم و به کار کسی هم کاری نداشتم. همیشه سرم در کار خودم بوده و سعی کردم کار خودم را بکنم. من تا به حال بهطور رسمی اعلام نکردم که میخواهم مجوز بگیرم، اما کارهایم را طوری تولید کردم که حداقل اگر مجوز هم نمیگیرم، بتوانم در کشورم بمانم. حداقل یک چارچوبهایی را رعایت کردهام.
چرا تا به حال مثل خیلیهای دیگر از ایران نرفتی؟ اصلا به رفتن فکر کردی؟
من اگر میخواستم از ایران بروم موقعیتهای خوبی داشتم، هشت سال پیش میتوانستم با بهترین شرایط از ایران بروم. کمپانیهایی بودند که شرایط خوبی را به من پیشنهاد میدادند و همان موقع میتوانستم از ایران بروم، اما واقعا دوست داشتم در ایران بمانم و کار کنم. این حرف شاید کلیشهای به نظر بیاید اما واقعیت است. من همین جا کار کردم، همین جا معروف شدم، خانواده و دوستانم در همین سرزمین هستند و از همه مهمتر اکثر طرفدارانم در همین کشور هستند، چرا باید بخواهم از ایران بروم. من بچه همین مملکتم و دوست دارم همینجا بمانم و کار کنم.
گفتی از زمانی که به صورت انفرادی کار کردی، تا امروز تنها ۱۱ قطعه تولید کردهای، با ۱۱ قطعه شاید حتی یک آلبوم هم به زور جمع شود. با این تعداد قطعات کم، چطور تا این حد معروف شدی؟ منشا این موفقیت از کجاست؟
من همیشه دوست داشتم کمکار باشم، اما اگر کاری را بیرون میدهم مطمئن باشم که هیت میشود و همه دوستش دارند. برای همین بیشتر از اینکه بخواهم کار تولید کنم روی کارهایم فکر میکنم و زمان زیادی برایشان میگذارم. من میتوانم سالی ۱۰ تا آهنگ بیرون بدهم، میتوانم نیم ساعته یک تکست و ملودی بنویسم، بعد هم سریع ضبط کنم، اما آیا این تکست و ملودی نیمساعته میتواند موفق شود؟ فکری پشتش نیست و معلوم است که اگر چنین کاری را بیرون بفرستم هیچکس با آن ارتباط برقرار نمیکند. وقتی من فقط در سال سه تا کار میسازم، نشاندهنده این نیست که نتوانم بیشتر از این تولید کنم. من سعی میکنم تمام توانم را برای آن سه قطعه به کار بگیرم تا مردم بتوانند دوستش داشته باشند. تقریبا یکی درمیان کارهای شاد و غمگین میسازم، یعنی اگر به خودم باشد دوست دارم همه کارهایم در همان فضای «یه چیزی بگو» باشد، اما برای ثابت کردن به خودم هم که شده آهنگهایی مثل «دیوونه» یا «مثل تو هیچ جایی ندیدم» را بیرون میدهم که فقط بگویم میتوانم در این فضا هم کار هیت بسازم.
این سبک در زمان کمی توانست پایش را به خانه عموم مردم باز کند و در اکثر ماشینهای شهر شنیده شود. شاید چند سالی از آغاز فعالیت آرتیستهای این سبک در ایران نگذرد، اما در همین مدت کم تو و دیگر همسبکانت توانستید صدایتان را به همه برسانید. فکر میکنی چه دلیلی باعث شد این اتفاق در این مدت محدود بیفتد؟
جواب دادن به این سؤال کمی سخت است. نمیدانم چطور توضیح دهم، اما ما از همان اول موسیقی را میشناختیم و سراغ این سبک رفتیم، شعر و ملودی هم زیاد داشتیم و میتوانستیم آزمون و خطاهای زیادی انجام دهیم، اما همه به نوعی سعی داشتند کار خوب بیرون بدهند و برای همین زیاد روی کارهایمان فکر میکردیم تا میان مردم جای خودمان را باز کنیم، یعنی ما به مخاطبمان اهمیت میدادیم و دوست داشتیم وقتی کارمان را میشنوند واقعا لذت ببرند. واقعا اگر حمایت مردم وجود نداشت، نمیتوانستیم تا اینجا برسیم، چون ما نه در ایران کنسرت داشتیم و نه آلبومی را به صورت رسمی وارد بازار کرده بودیم که بخواهد برگشت مالی برایمان داشته باشد، هرچه بود حمایت مردم بود که به ما انگیزه میداد تا کارهایمان را بهتر کنیم و به فعالیتمان ادامه بدهیم.
الان که قصد داری مجوز بگیری، شاید خیلی از طرفداران یا حتی همسبکانت به تو انتقاد کنند و بگویند تو به خاطر مجوز این حرفها را میزنی. چه جوابی برای آنها داری؟
ببین کسی که کارهای هنرمند مورد علاقهاش را دوست داشته باشد و طرفدار بهحساب بیاید، همیشه و در هر قالبی کارهای آرتیست محبوبش را گوش میدهد. من که قرار نیست شخصیت و سبک کاریام را عوض کنم، فقط میخواهم برای کارهایم مجوز بگیرم و کمی هم از این بابت در گفتار و تکستهایم ملاحظه بیشتری کنم. تا امروز هم ملاحظه کردم و خوبیاش این است که اگر مجوز بگیرم به دلیل ملاحظاتی که قبلا روی کارم داشتم، الان لازم نیست چرخش ۱۸۰ درجهای داشته باشم. طرفداران من هم خوشبختانه آدمهای باهوشی هستند و تا امروز مرا برای گرفتن مجوز ترغیب و تشویق کردهاند. مطمئنا مردم و طرفداران این موسیقی باعث شدند دفتر موسیقی به این فکر بیفتد که راه را برای گرفتن مجوز آرتیستهای این سبک هموار کند.
تو جزو معدود رپرهایی هستی که تا به حال «دیس» و «دیس بک» هم برای کسی نخواندهای و در گروه و دستههای خاصی از رپرها هم ورود نکردهای. بااینکه بین رپرها یک فضای کلکل کردن وجود دارد، چرا هیچوقت به سمت این ماجراها نرفتی؟
من همیشه سرم در کار خودم بوده و هست. البته خیلی وقتها بودند کسانی که دلم بخواهد جوابشان را بدهم اما وقتی فکر کردم، دیدم چنین کارهایی باعث پسرفتم میشود و موفقیتی در آن نیست. ترجیح دادم تمام توانم را روی کار خودم بگذارم و عموم مردم را با خودم همراه کنم تااینکه بخواهم جواب یک یا چند نفر را بدهم.
چه کسانی در این سالها پا به پایت آمدند و به تو در کارهایت کمک کردند؟
راستش خیلیها بودند که به من کمک کردند و در موفقیتم نقش داشتند. یاسر داوودیان (خواننده) که این روزها خیلی به من کمک کرده و با مشورتهایی که از او میگیرم، میتوانم در کارم هر روز موفقتر باشم. البته یاسر در زمینههای دیگر هم همیشه پشت من مثل یک برادر بزرگتر بوده. من و یاسر رابطه صمیمی داریم و جدا از کار رفاقت زیادی هم بینمان است. مسعود جهانی (تنظیمکننده) خیلی در موفقیت من نقش داشته و دوست دارم همیشه در کنار هم و باهم کار کنیم. مجید فرهبد (کارگردان موزیک ویدئو) که از دوستان خوب من است و همیشه بهترین کارهایش را برایم ساخته، همچنین آیدین چایچی و دوستان دیگر، البته پدر و مادرم هم واقعا از همان سنینی که شروع به کار کردم حمایتم کردند و هیچ وقت مانع من برای پیشرفت در کارم نبودند. یک بار یادم میآید پدرم به من گفت در هر کاری که فکر میکنی موفقی پیش برو، نمیخواهم به زور دکتر و مهندس شوی. من هم گفتم میخواهم این کار را ادامه بدهم و از آن به بعد خانوادهام همیشه پشتم بودند و حمایتم کردند.
آیا به این فکر کردی که روزی آلبومت با عکس خودت بیرون بیاید و همهجا به صورت قانونی فرخته شود؟
اینکه فکر شبانهروزی و همیشگی من است، اما همه چی دست خداست و فقط به خدا امیدوارم که این اتفاق روزی برای من و همه کسانی که در این فضا کار خوب تولید میکنند، بیفتد. راستش را بخواهی در حق ما رپرها خیلی جاها اجحاف شده. الان روزانه کلی آلبومهای مجاز با میلیونها تومان هزینه وارد بازار میشود ولی هیچ اتفاقی در بازار موسیقی نمیافتد. در تمام این چند سال کدام سبک به اندازه رپ در ایران موفق بوده؟ بدون هیچ هزینه و کمترین امکاناتی ما کارهایی را تولید کردیم که مردم دوست داشتند و مدام دست به دست میشوند. من نمیگویم موسیقی پاپ بد است و هنرمندانی که در این فضا کار میکنند بیاستعداد هستند، اما معتقدم وقتی کاری را با زحمت بیشتری انجام میدهی نتیجه بهتری میدهد. واقعا فکر میکنم اگر دفتر موسیقی به این نتیجه رسیده که به رپ مجوز بدهد این کار را حتما انجام دهد، چون ما در این سبک استعدادهای خوبی داریم و درست نیست این بچهها تمام توان و انرژیشان بیخود هدر برود و هر روز ناامیدتر شوند.
چند سالی است که بیشتر کارهایت حال و هوای ضدعشقی پیدا کرده و خیلیها هم به این موضوع نقد دارند و حتی دستمایه ساخت جکها و طنزهایی هم در شبکههای اجتماعی شده. چرا اینقدر روی خواندن اینجور تکستها تاکید داری؟ اصلا این قصه در زندگی تو وجود داشته؟ کسی بوده که ترکت کرده باشد؟
نه چنین کسی وجود نداشته. یکسریها انتقاد میکنند و میگویند کارهایت شبیه به هم است. من هم در جواب باید بگویم که اگر شبیه به هم است پس چرا همهشان را گوش میدهید؟ من در کارهایم روی چیزهایی تاکید میکنم که در زندگی هر آدمی حداقل یک بار رخ داده و برای همین هم هست که مردم با آن ارتباط برقرار میکنند. نکته دیگر هم اینکه من در این سبک نوآوریهایی به وجود آوردم که مختص به خود من و استایل کاریام است. برای همین هم هست که کارهایم شنیده میشوند. حالا چه بین طرفداران یا منتقدان کارهایم. مهم این است که کارم را همه شنیدند و این به نظرم یعنی موفقیت در کار چون حتما خلاقیتها و نوآوریهایی در کار بوده که شنیده شده است. الان هر روز هزار تا خواننده کار تولید میکنند. چرا همهشان معروف نمیشوند؟ چرا کار همهشان شنیده نمیشود؟ حتی در سبک رپ هم همینطور است. ما چقدر رپر داریم؟ مطمئنا از خوانندههای پاپمان بیشتر هستند. اما واقعا چند نفر از رپرهایمان معروف هستند و کارهایشان را همه شنیدهاند؟
متن مصاحبه آرمین ۲afm با مجله ایده آل
از ترانه «چی شد صدا قطع شد» آرمین ۲afm
جسور و سایه بالای سر
آرمین علاقه خاصی به کلاه دارد. ۵۰درصد عکسهای او با کلاههای مختلف است و البته در این میان توجه ویژهای به کلاههای نقابدار با رنگهای تند و طرحهای شلوغ دارد. کلاه در مردان، نشانه جسارت و جرات و گاهی هم نشانه عدم سلامت مزاج است اما آنچه خیلی اهمیت دارد، اندازه کلاه است چون رابطه مستقیمی با میزان احساس مسئولیت مرد دارد. هرچه کلاهی که یک مرد روی سرش میگذارد، بزرگتر باشد، نشان دهنده این است که او مردی استقلالطلبتر و حاکمتر است. کلاه نقابدار، در اصل نشاندهنده علاقه فرد به حامی بودن است. او دوست دارد سایهای بالای سر اطرافیانش باشد. از آنجا که مردان طرفدار کلاه، مردانی استقلالطلب هستند باید در هر شرایطی طوری رفتار کنید که آنها احساس نکنند استقلالشان تحتالشعاع قرار میگیرد. این مردها از ریاست خوششان میآید ولی تشنه آن نیستند، در ضمن بحث کردن با چنین مردهایی فایدهای ندارد! پس هیچوقت سعی نکنید آرمین ۲afm را قانع کنید!
اهمیت به خود
یکی از لباس های موردعلاقه آرمین ۲afm تیشرت های یقههفت باز و تیشرتهای یقهگرد است. البته او هیچ تمایلی به پوشیدن تیشرتهای گشاد ندارد و در بیشتر مواقع تیشرت تنگ به تن میکند. مردانی که از این مدل تیشرتها استفاده میکنند، مردان خودخواهی هستند که در درجه اول به خودشان اهمیت میدهند و بیش از آنکه به شما عشق و محبت بدهند، هدفشان این است که از شما عشق و محبت بگیرند. این افراد زودرنج هستند و بالطبع خیلی هم زود به آنها برمیخورد. اصولا این مردها توقع دارند که شما احترامشان را نگه دارید و تحمل کوچکترین بیاحترامی را ندارند.
اعتماد به نفس بالا
یکی از لباس های محبوب آرمین، لباس های ورزشی است. البته او جزو جوانهایی است که باشگاه را ترک نمیکند و حواسش هست که همیشه بدنی روی فرم و سالم داشته باشد. مردانی که لباس ورزشی میپوشند، اعتماد به نفس بالایی دارند و اصولا بسیار روی حرفی که میزنند، میتوان حساب کرد، در ضمن این مردان رفاقتهای دیرینهای دارند که حاضرند برایش هر کاری بکنند. جالب این است که آرمین به چنین خصوصیتی معروف است، اینکه بسیار هوای رفقای نزدیکش را دارد و همیشه از آنها یاد میکند. آنقدر که همه طرفدارهایش تک تک دوستانش را میشناسند.
آیا او محافظهکار است؟
آرمین در سالهای اخیر، همیشه مو های مرتب و کوتاهی داشته. جالب است که مدتی پیش تصمیم گرفت موهایش را بلند کند و البته این را با هوادارانش در میان گذاشت و بیشتر آنها هم رای منفی دادند. محققان میگویند صاحبان موهای کوتاه، آدمهای محافظهکاری هستند که میتوانند خودشان را با محیط اطرافشان تطبیق دهند. البته آنها معتقدند موهای بیش از حد کوتاه میتواند تمایل افراد به ورزش کردن یا کارهای نظامی را نشان دهد. در اصل چنین افرادی، روحیه مبارزهگری دارند. البته اگر فردی با موهای کوتاه را دیدید، اول در شیوه زندگی و شرایطش بهدنبال دلیل انتخاب این مدل بگردید و بعد برچسب محافظهکار بودن را روی او بچسبانید. بهنظر نمیرسد آرمین ۲afm خیلی هم محافظهکار باشد.
رؤیایی و خونسرد
آرمین اگر سراغ ست های مردانه مثل کت و شلوار برود، عموما رنگهای تیره مثل مشکی را انتخاب میکند. افرادی که لباسهای تیره میپوشند عموما افرادی بسیار خونسرد هستند و بهندرت عصبانی میشوند و البته سلیقه خوبی در انتخاب لباس دارند، درضمن بیشتر اوقات انتخاب رنگ مشکی نشاندهنده آن است که این افراد انسانهایی رؤیایی هستند که در فضایی شاعرانه زندگی میکنند و در عین حال بسیار دست و دلبازند و تلاش میکنند با هر آنچه دارند به کمک دیگران رفته و گرهی از مشکلات آنها باز کنند. آنها بسیار اجتماعی، ظریف و سادهپسند هستند.
راستگو و خانواده دوست
در شرایطی که آرمین، کفش ورزشی نپوشیده باشد، در بیشتر مواقع سراغ کالج میرود. میگویند هیچ چیزی در مرد گویاتر از کفش او نیست. یک ضربالمثل ایتالیایی است که میگوید: «اگر میخواهی مردی را بشناسی اول به کفش او نگاه کن.» کالجها، عموما بهدلیل نوک نیمهگرد و نیمه چهارگوشی که دارند، پا را بزرگتر از حد واقعی نشان میدهند. مردی که این مدل کفش را انتخاب میکند مردی صادق، راستگو و قابل اعتماد است و از لحاظ روحی هیچ مشکلی ندارد. اعضای خانواده او را دوست دارند، اما مرد فداکاری نیست و به دیگران تا حدی کمک میکند که خودش به دردسر نیفتد.
متن مصاحبه آرمین ۲afm با مجله ایده آل
چهرهشناسی آرمین ۲afm
گونه
حوصله کارهای طولانی و خستهکننده را دارد و همین توانایی کمکش میکند تا در جاهایی از افرادی که به قول معروف تیز یا زبل هستند، پیشی بگیرد. از او توقع نداشته باشید که به سرعت فکر کند، تصمیم بگیرد و نتیجه را اعلام کند چون این کار او را بهشدت عصبانی میکند. او در برنامهریزیهای درازمدت استاد است. از آنجایی که دیگران او را بهتر و بااستعدادتر از خود میدانند بعضا به او حسادت میکنند. آنچه میبینید گونههای مردی است که دور خود هالهای از انرژی دارد و با حضورش به دیگران انرژی مثبت منتقل میکند. فرد پرطاقتی است و انرژی او دوام زیادی دارد، به همین دلیل به سادگی نمیتوانید او را دلسرد کنید. هنگام انجام کارهایش بیشتر به فکر درست انجام دادن آن کار است تا سریع به نتیجه رساندن آن. شنوندهای صبور است و احساس میکند اگر عجله کند از فهم بسیاری از قسمتها جا میماند.
ابرو
صمیمیتی که او در طول زندگی با خانواده و نزدیکان خود دارد او را به پسری محبوب و قابل اعتماد مبدل کرده است. برای موفقیت و انجام دادن هر کاری ممکن است در ابتدای کار کند و بیانگیزه به نظر برسد اما درست زمانی که کمر به انجام کاری ببندد با پشتکار عالی آن را به پایان میرساند. فکر منظم و خلاقی دارد به همین دلیل برنامهریز و سازندهای تواناست و همین خصوصیت او را برای کارهایی که نیازمند ریزبینی و دقت فراوانی است، ایدهآل میکند. پسر مثبت و خوشبینی است اما در مقابل انتقاد کمتحمل است و جبهه میگیرد. استعداد بسیار خوبی دارد تا جایی که اگر یک بار کاری را مقابل او انجام دهید بعدها همان کار را با همان کیفیت برای شما انجام میدهد.
بینی
در کارها و تصمیماتش ترجیح میدهد مستقل باشد تا کنترل سرعت کارهایش را دردست داشته باشد. در کل از اینکه کسی بر روند کارش نظارت داشته باشد اصلا خوشش نمیآید. صاحب این بینی فردی بسیار مصمم است و اراده محکمی دارد. وقتی تصمیم به کاری بگیرد هیچ عاملی نمیتواند سد راه او شود. در انجام کارهایش بهشدت متکی به خودش است. با اینکه دیگران را بسیار حمایت میکند خودش با مورد توجه و حمایت قرار گرفتن چندان مانوس نیست. درواقع بیشتر دوست دارد ایثار کند تا اینکه در حقش ایثار کنند. شعار او این است: «باشه، باورت میکنم، ولی اول به من ثابت کن» یعنی فقط درصورتی دیگران را قبول میکند که ارزش خود را به او ثابت کرده باشند.
چشم
شاید در نخستین برخورد با دیدن چشمهایش به این تصور برسید که او پسری خونسرد و آرام است، اما در واقع در درون خود بهطور مداوم مشغول فکر کردن و تحلیل برنامههای آینده است. حساس و ریزبین است و از کنار مسائل مهم زندگیاش ساده نمیگذرد. تودار است و مشکلات شخصی و بود و نبود زندگیاش را با کسی در میان نمیگذارد. نه بیش از حد تک رو و نه بیش از اندازه وابسته است. صمیمیت را دوست دارد، اما تا جایی که آزادی شخصیاش سلب نشود و وقت کافی برای خودش هم داشته باشد. تعصب ویژهای روی افکار و اشخاص موردعلاقهاش دارد و از هر ابزاری برای نگهداری و حفاظت آنها استفاده میکند. از طریق احساساتش با دنیا ارتباط برقرار میکند و از زاویه دید خودش به مشکلات عاطفی مینگرد و آنها را حل میکند. در سختیها سکوت میکند. هیچکس به اندازه خود او نمیتواند به او کمک کند پس در برابر مشکلات، تنها زودتر به موفقیت و نتیجه میرسد.
دهان
رفتار سرد و حسابگرانهای دارد. چاپلوسی و ابراز احساسات کلامی را قبول ندارد. سر صحبت را به خوبی باز میکند ولی اگر سر صحبت باز شود، میتواند ساعتها به گفتوگو با شما بنشیند. برخورد او با مسائل کاملا منطقی است و درسهای زندگی را به سرعت فرا میگیرد. به قول معروف از یک سوراخ دو بار گزیده نمیشود. حرف بیهوده نمیزند و قبل از گشودن لبهایش درباره آنچه میخواهد بگوید خوب فکر میکند و آن را میسنجد. در صحبت کردن خونسرد است و اعتمادبهنفس خود را حفظ میکند.
پیشانی
صاحب این پیشانی از نوجوانی بهدلیل اطلاعات وسیع و علایق بیشمار دائما بهدنبال تجربههای نو است. مهمترین خصوصیت او بیزاری از یکنواختی است که حتی گاهی برای شکستن روزمرگیها رفتار تهاجمی از خود نشان میدهد. فعالیتهای او در این سالها نشان میدهد که هنگام روبهرو شدن با مشکلات هیچگاه مایوس نمیشود. در واقع رفع مشکلات برای او یک سرگرمی جالب است. عاشق خوردن خوشمزهترین غذاها و تازهترین نوشیدنیهاست و در درست کردن آنها هم تبحر ویژهای دارد.
منبع : مجله زندگی ایده آل