امروز:22 اردیبهشت 1403

نقد و تحلیل فیلم Birdman (بردمن ) که بهترین فیلم اسکار ۲۰۱۵ شد

نقد و تحلیل فیلم Birdman را در آریامونز بخوانید :

«بردمن» BirdMan از سری فیلم‌های ماندگار سینماست که ذهن همه را به خود درگیر کرده است. پیچیدگی‌های فیلم و اجرای شگفت انگیز الخاندرو ایناریتو موجب شد بعد از گذشت ماه ها زمان ، هنوز درتحلیل و درک پایان فیلم بمانیم. در این مطلب سعی کرده‌ایم تا شاید کمب ابهامات را برطرف کنیم. برای حل این ابهامات با آریا مونز همراه باشید.
هشدار: این متن داستان فیلم را لو می‌دهد!

Birdman-Poster

BirdMan

الخاندرو گونزالس ایناریتو با بازی شگفت انگیز خود در فیلم BirdMan «بردمن» هر بلایی که می خواهد سر ذهن و افکار‌ما‌ن ‌می‌آورد و ما نیز با آغوشِ باز پذیرای این تجربه‌ی منحصربه‌فرد و  سحرآمیز هستیم. ریگن تامسون، شخصیتِ اصلی فیلم‌ BirdManبردمن که از طریق اجرای تئاتری در برادوی در نظر دارد که خود را از زیر سایه‌ی مجموعه بلاک‌باستری «بردمن» بیرون بکشد را به معنای واقعی کلمه در یک برزخ غم‌انگیز قرار می‌دهد. موفقیت سحرآمیز داستان‌گویی BirdMan «بردمن» این است که این برزخِ آزاردهنده تنها در یک تعریف کلامی خلاصه نشده، بلکه به چشم می‌توان این اغتشاش را در تمامی صحنه‌های سورئالیسم فیلم BirdMan شاهد بود. اهمیتِ و ارزش کارِ ایناریتو این است که به همین نشان‌ دادن‌ها کفایت نمی‌کند واز طریق اتمسفرسازی درگیرکننده و دوربینی که یک‌نفس ما را به درون نیویورک ، آن تئاترِ پرپیچ و خم و خفه‌کننده و ذهنِ به هم ریخته و دیوانه‌ی ریگن می‌برد، وارد می‌کند.
از همین روست که در آن واحد هم مثل ریگن زجر می‌کشیم وهم برایش دلسوزی می کنیم و تمایل داریم که درنهایت به خواسته‌هایش برسد. اما ماجرای ریگن، غرور، طرز فکر اشتباه‌اش و درگیری درونی و بیرونی‌اش به طولِ فیلم خلاصه نمی‌شود. در حقیقت، ایناریتو با طراحی یک پایان‌بندی بی‌کران و بی‌نظیر، پرونده‌ی فیلم‌اش را برای همیشه برای گمانه‌زنی و برداشت‌های مختلف باز می‌گذارد. دقیقا به خاطر همین است که الان اینجا هستیم. این‌که ببینیم بالاخره شلیکِ آن تفنگ یا باز شدن پنجر‌ه‌ی بیمارستان به چه معنایی است. هرچند بگذارید از همین ابتدا به‌ شما هشدار دهم که ایناریتو آنقدر آرام‌آرام، فیلم‌اش را دچار پیچ و تاب‌های سردرگم‌کننده‌ای کرده که شاید نتوان با قدرت به یک تئوری به‌خصوص رسید، اما با این حال، می‌توان دور از همه نظریه‌ها، به اصل ماجرا، یعنی احساس ریگن تامسون در آن لحظات پایانی فیلم ، دست پیدا کرد.

در هسته‌ی اصلی‌ فیلم BirdMan «بردمن» ، داستانِ تلاشِ سخت مردی برای پیدا کردن عشق و پذیرشِ درونی و بیرونی است. همان‌طور که شخصیت مرکزی، ریگن تامسون تصمیم دارد ، تمام پشیمانی‌ها، غم‌ها و ناامیدی‌هایش را  از طریق نمایشی اقتباس‌شده از داستان ریموند کارور به نام «وقتی از عشق حرف می‌زنیم، از چه حرف می‌زنیم.» از میان ببرد و فراموش کند. ایناریتو نیز تنها روی ریگن تمرکز نکرده، بلکه فیلمساز از این فرصت استفاده می‌کند تا در این موضوع کاوش کند که وقتی کاراکترهایش از عشق حرف می‌زنند، از چه حرف می‌زنند. این‌که تعریف ریگن از عشق و دوست‌داشتن چیست. این مسئله به ساخت اثر چندلایه‌ا‌ی انجامیده که موجب می‌شود، سرگردان و دچار ابهام شوید و مدت‌ها در فکر پیام‌هایش بمانید. سوال اصلی فیلم BirdMan نیز این است که تعریف ریگن از محبوب بودن از سوی دیگران و پذیرفته شدن به چیزی برتر و والا از طرف آدم‌های اطرافش و اثباتِ توانایی‌هایش به عنوان هنرمند، چیست. ناگهان متوجه می شویم که آنقدر حواس‌مان درگیر مردن یا نمردن، پرواز یا پرواز نکردن او شده که فراموش کرده ایم موضوع فیلم BirdMan چیز دیگری است. مفهوم زیبایی که برعکس تمام پیچیدگی‌های فیلم BirdMan ، کاملا هویداست. اما قبل از این، بگذارید برویم سراغ همان چیزی که از اول در نظر داشتیم. تئوری‌های محتلف را بررسی کنیم و ببینیم آیا ریگن مُرده یا زنده ماند؟
فیلم «بردمن» با این متن از شعر ریموند کارور آغاز می‌شود:
– و آیا با تمام این‌ها، چیزی که از زندگی می‌خواستی را بدست آوردی؟
– بله، بدست آوردم.
– و چه می‌خواستی؟
– تا خود را محبوب صدا زنم. تا خود را روی زمین محبوب احساس کنم.
این نقل‌قولِ آغازین، به شدت اهمیت دارد. نه فقط از این‌ رو که فیلم Birdman  روی این ایده پی‌ریزی شده. بلکه این مسئله ای است که ریگن را به جنب‌و‌جوش وا داشته است. از همان آغاز فیلم ، ما می‌بینیم که او چگونه برای محبوب شدن بر روی زمین سخت تلاش می کند . این موضوع را نیز فراموش نکنیم که علاوه‌بر نمایش‌اش که اقتباسی از داستان کارور است، بلکه این خودِ کارور بوده که در نوجوانی، مشوق ریگن برای بازیگر شدن بوده است. قبل از این‌که وارد تحلیل فیلم Birdman شویم، باید گفت که فیلم Birdman «بردمن» حامل پیام‌ها و احساساتِ فراوانی است و هرکسی با توجه به تجربه‌ای که در زندگی داشته است، می‌تواند برداشت خودش را ازفیلم Birdman داشته باشد.پس، مطالبی که در اینجا عنوان میشود، به معنای مفهوم نهایی فیلم Birdman نیست.

اولین و بزرگ‌ترین موضوع پیرامون فیلم Birdman به پایان‌بندی‌اش و این سوالِ همواره مطرح می‌شود: آیا ریگن در پایان مُرد؟ ممکن است جواب به این سوال برای برخی واضح باشد، هرچند از چشم‌اندازها و زوایای مختلف، راه‌حل این مسئله اصلا آسان و ساده نیست. اما هیجان انگیزترین بخش ماجرا این است که چند نظریه درباره‌ی زنده یا مُردن ریگن موجود است. بنابراین، من آنها را بیان می کنم و این به سلیقه‌ و نوع نگاه‌ شما به فیلم Birdman بستگی دارد تا یکی را باور کنید و دیگری را پس بزنید. برداشت‌هایمان از فیلم Birdman را در دو کلاس اصلی طبقه‌بندی کرده‌ام. اولی مربوط به نظریه‌هایی که رای به مرگ ریگن می‌دهند، می باشد و دومی دربرگیرنده‌ی نظریه هایی ست که طرفدار زنده‌ماندن ریگن هستند.

نظریه کلاس ۱: ریگن می‌میرد

یکی از رایج‌ترین نظریه ها همانی است که ما به معنای واقعی کلمه روی صحنه مشاهده. در اجرای رسمی نمایش، ریگن در اتاق‌ خود به جای یک تفنگ قلابی، یک تفنگِ واقعی با خود روی استیج می‌برد. در نقطه‌ی اوج فیلم، او باید به خودش شلیک کند و ریگن این کار را می‌کند. این نظریه از همین‌جا شروع می‌شود. نظریه‌ایی که بررسی می کند ، ریگن درست همان‌جا روی صحنه خودکشی می‌کند. برای اثباتِ این نظریه می‌توان چنین گفت، چنین مرگی یک‌جورهایی برای ریگن رویاییست. او درحالی این زندگی زجرآور را ترک می‌کند که همه سعی می کنند به شدت او را تشویق می‌کنند. تازه، این دومین باری است که فیلم کات میشود. قبل از این صحنه، دوربین بدون‌توقف ناظر همه‌چیز است، اما از اینجا به بعد ما طبل‌زنان و رقص مسخره‌ی ابرقهرمان‌هایی مانند اسپایدرمن و ترنسفورمرها را روی صجنه مشاهده می کنیم. به بیان دیگر، این صحنه اصلا با عقل جور درنمی‌آید و در تضاد با آن برداشتِ یک‌سره‌ی کل فیلم Birdman است. مثل این که با بخش سورئال متفاوتی مواجه هستیم. به نظر می‌رسد، این تصاویر آخرین افکار ریگن قبل از مرگ‌ او هستند. با توجه به این‌ مسئله که در اواسط فیلم او را در کنار آن طبل‌زن‌ها وسط میدان تایمز می‌بینیم.

 

Birdman-HD-Stills-Wallpapers

فیلم BirdMan